1. خانه
  2. »
  3. پادکست
  4. »
  5. ذهن فاشیستی در میان ما

Episode 13

ذهن فاشیستی در میان ما

توضیحات اپیزود

اپیزود شماره 13

هنگام شنیدن اصطلاح فاشیسم، معمولا نوعی ساختار سیاسی به ذهنمون میاد. ساختاری که با دیکتاتوری و تمامیت‌خواهی، سرکوب مخالفان، نژادپرستی، تعصب فرقه‌ای و مذهبی، نظامی‌گری و کنترل پلیسی، مشخص میشه.‌
اما این ساختار سیاسی همیشه برخواسته از نوعی تفکره.
تفکر فاشیستی.

در این پادکست به این موضوع میپردازیم، با رادیولوگ همراه باشید.

الان بشنوید

متن کامل اپیزود

ذهن فاشیستی در میان ما

هنگام شنیدن اصطلاح فاشیسم، معمولا نوعی ساختار سیاسی به ذهنمون میاد. ساختاری که با دیکتاتوری و تمامیت‌خواهی،  سرکوب مخالفان، نژادپرستی، تعصب فرقه‌ای و مذهبی، نظامی‌گری و کنترل پلیسی، مشخص میشه.‌
اما این ساختار سیاسی همیشه برخواسته از نوعی تفکره.
تفکر فاشیستی.
منظور از فاشیسم در سطح تفکر، تمامیت‌خواهی و قطعیت در ارزش‌گذاری، و مقاومت شدید در برابر تفاوت دیدگاه‌هاست.  همچنین فرد خواهان اطاعت بی‌چون‌وچرا از باوری مشخص و عدم تامل و پرسش‌گری است.
در این پادکست قصد دارم به بررسی موئلفه‌های ذهن فاشیستی  بپردازم. ذهنی که شاید در زندگی روزمره و در هر سطحی باهاش مواجه بشیم و فاشیستی ندونیمش. اما  در شکل‌گیریِ تفکر فاشیستی نقش بنیادی داره.

با ما همراه باشید.‌

ما فاشیسم رو به عنوان یک وضعیتِ  فاجعه‌بار از خودمون دور نگه میداریم. اگر کسی به ما لقب فاشیست بده سریع انکار میکنیم و خودمونو فردی منطقی و انعطاف‌پذیر میدونیم.
اما اگر به نحوه تفکر و ارزش‌‌گذاری‌هامون نیک بنگریم، می‌تونیم ویژگی‌هایی رو پیدا کنیم که اگر با قدرت نظامی و پلیسی و اقتصادی مجهز بشن، ساختاری فاشیستی به وجود میارن.
قبول ندارید؟ پس ببینید این ویژگی‌هایی که میگم در شما هست یا نه. 

۱. راه‌حل نهایی و قطعی برای مسائل مختلف:
ذهن فاشیستی همیشه با قطعیت از حل مسائل صحبت می‌کنه. هیچ‌گاه ابعاد دیگر مسئله و راه‌حل‌های جایگزین رو نمی‌بینه.‌
۲. طرح و برنامه‌های ذهن فاشیستی مستلزم اطاعت بی‌چون‌وچراست. هیچ انتخابی در کار نیست و نباید تردید داشت.
۳. ذهن فاشیستی اثربخشی طرح و برنامه‌شو با معیارهای افراطی، می‌سنجه. مثلا اگر خودش یا دیگران ذره‌ای در اجرای برنامه کوتاهی کنند، متهم میشن به بی‌عرضگی و بازنده بودن و ضعف‌ و…
۴. گمان می‌کنه دانش و توانایی و ثروتش،  بهش حق کنترل و چیرگی بر آدمای دیگه رو میده. مثلا چون در حوزه‌ای مطالعه و پژوهش داره حق داره بقیه رو گاو بدونه و در جایگاه پایین‌تر قرار بده. یا چون پولداره بقیه برده‌ش هستن و میتونه توهین کنه.‌
۵. با توهمِ قدرت و مهارتِ تمام‌ و کمال برای کنترل و مدیریت همه چیز، زندگی می‌کنه و این‌گونه دست به کار میزنه بدون اینکه به شرایط نسبی و تبعات ناخواسته توجه کنه.
۶. تصویری ثابت و مشخص از واقعیت داره. انگار تنها یک واقعیت وجود داره و اون هم مقابل چشم و گوش و فهم او قرار گرفته و هرکس طور دیگری ببینه در اشتباست.
۷. اهل گفتگو نیست و سریع گفتگو رو به جدل و رقابتی تبدیل می‌کنه که برنده شدن درش اصل قرار میگیره و رشد و تغییر دیدگاه به حاشیه رانده میشه.

حال باید دید این ویژگی‌ها چه خاستگاهی در زیست افراد دارند.
طبق دیدگاهی روانشناسانه میل به قطعیت و یقین و سرکوب و نادیده گرفتن احتمال‌ها و  تفاوت‌ها از اضطراب شدید و حس ناامنی میاد. هر چقدر فرد در شرایط ناامن و استرس‌زا رشد کرده باشه بیشتر به دنبال چارچوب مشخص و قطعی برای تصمیمات و رفتار و وضعیت میگرده. از دیگران انتظار صفر یا صد بودن داره و ابهام و پیچیدگی رو سریع حذف می‌کنه. در واقع افراد به جای اینکه با وضعیت روانی خودشون مواجه شن و ببینند که  می‌ترسن، اطمینان ندارند، نمی‌دونن دارن با زندگیشون چیکار می‌کنند و از حالات و احساس‌های مختلف گیج شدند؛ سعی می‌کنند با چسبیدن سفت و سخت به انگاره‌های ذهنی‌شون و قرار دادن چارچوب واحد و قطعی برای سنجدیدن  همه چیز، از ترس و حیرانی و ناآگاهی‌شون فرار کنند.

از دیدگاهی جامعه‌شناسانه نهادهای تربیتی مانند خانواده و مدرسه هم در شکل‌گیری ذهن فاشیستی نقش دارند. به عنوان مثال کودکی که مدام بهش دوگانه‌های خوب/بد، زشت/زیبا/ درست/غلط، عیب/مجاز و… تلقین میشه یا حتی با تنبیه در ذهنش نهادینه میشه، به سختی میتونه از دوگانه‌انگاری و طلب قطعیت در همه ی امور، نجات پیدا کنه.‌
یا اگر در مدرسه معلمِ درس‌های مختلف یک تصویر تمام‌ و کمال و قطعی از جهان و مشکلاتش و راه‌حل‌هاش مقابل کودکان قرار بده‌ و مانع متفاوت‌اندیشی و پرسش‌گری بشه، در واقع مقدمات شکل‌گیری یک ذهن فاشیستی رو فراهم کرده.

نهاد خانواده و نظام ٖآموزشی در بسیاری از کشورها  از آموزشِ مواجهه  با واقعیت‌های تجربه ی انسانی، به کودکان و نوجوانان، غافل یا ناتوانه. اگر بخوام چند مورد از این واقعیت‌‌ها رو نام ببرم میشه اشاره کرد به:
ابهام و پیچیدگی مسائل؛‌
نسبیت درک و دانش ما؛
واقعیت چندعلتی و چندسطحی؛
وجود جایگزین و حتی مدل‌های متناقض  اطلاعات و تفسیر وضعیت؛
و تغییر توضیح رویدادها در شرایط مختلف.

این موارد  باید موجب تواضع ما در یادگیری بشن و اینکه دانشِ پژوهش‌محور رو ارزشمند بدونیم بدون اصرار بر راه‌حل‌های فوری و تمام‌ و کمال برای مشکلات. 
در نهایت بدونیم که هیچ حقیقت واحدی وجود نداره. در مورد هرکاری که ما انجام میدیم همیشه یک عدم قطعیت در کاره حتی من سروش شعبانی هنگام نوشتن این متن از درستی نظراتم مطمئن نیستم.

الان ببینید

اطلاعات اپیزود

  • عنوان ذهن فاشیستی در میان ما
  • اپیزود شماره 13
  • گوینده آتریسا علوی
  • نویسنده جناب آقای سروش شعبانی
  • خرداد 9, 1404 خرداد 9, 1404
  • مدت زمان 11:17

منابع اپیزود

اپیزود در اپ‌های پادگیر

اپیزود 13 را به اشتراک بگزارید

دیدگاهتان را بنویسید