
توضیحات اپیزود
اپیزود شماره 9
انسان چقدر طبق طرحی که از قبل تو ذهنش داره، زندگی میکنه.
مثلا چیزی آنگاه ارزشمنده که به صورت تمام و کمال به دست بیاد.
فرد میخواد همه چیز طبق طرح ذهنیش بینقص باشه. به صورتی که اگر کاملا محقق نشه، بهدردنخوره.
در این پادکست به این موضوع میپردازیم.
با ما همراه باشید.
الان بشنوید
متن کامل اپیزود
در نقد ذهنگرایی؛
اگر به زندگی در جهان مدرن دقیق نگاه کنیم میبینیم انسان چقدر طبق طرحی که از قبل تو ذهنش داره، زندگی میکنه.
مثلا چیزی آنگاه ارزشمنده که به صورت تمام و کمال به دست بیاد.
فرد میخواد همه چیز طبق طرح ذهنیش بینقص باشه. به صورتی که اگر کاملا محقق نشه، بهدردنخوره.
نوعی وسواس ذهنی که باعث میشه مدام چیزی برای ناراحتی وجود داشته باشه.
درحالی که زیستن پدیدهای کامل نیست. هیچ چیز نیست که دقیقا مطابق طرح ذهنی ما فراهم بشه. آدمها، کارها، لذتها و حتی مصیبتهای ما هیچوقت آنگونه نیستند که در ذهن داریم. بنابراین تلاش ما برای کمال ما رو در یک دایره باطل قرار میده و رنج بیهودهای دامن ما رو میگیره.
این ذهنگرایی باعث میشه ما حتی مرگ رو هم جزء مواردی به حساب بیاریم که طرح و برنامه ذهن ما رو بهم میریزن و بنابراین میل شدیدی به نامیرایی داریم.
این میل شدید خودشو در حساسیت نسبت به علائم پیری نشون میده. در نگرانی دائم و تلاش برای حفظ کردن کردن بدن.
در واقع همانطور که فرد متدین برا زندگی پس از مرگ خودش اعمالی رو انجام میده ، فردی که حتی باوری به آخرت هم نداره بر اساس میل به نامیرایی، سبک رفتاری خاصی رو دنبال میکنه.
ذهنگرایی اینگونه باعث میشه از بدنمون هم انتظار ثبات و اعتدال داشته باشیم؛ ثباتی که از اول هم در کار نبوده و این گونه میل به ثباتی که هیچگاه نبوده و هیچگاه نخواهد بود، با شکست مداوم روبه رو میشه و باز انسان رو در یک دایره باطل و رنجآور قرار میده. انسان مدام برای حفظ اعتدال و کاهش علائم اختلال روانی و جسمی تلاش میکنه و اینگونه بدن به حیطهای تبدیل میشه که مانند دستگاه باید منظم کار کنه وگرنه باید نگران نبود و کاری کرد.
درحالی که پیری و حالتهای گوناگون و مرگ، ویژگیهای ذاتی بدن هستند. بدنی که این تجربهها رو نداشته باشه بدن نیست.
ازینجا میشه گفت یکی از دلایل ذهنگرایی ما زیست در میان وسایلیه که هدفمند ساخته شدند و حتی وقتی خراب شن، بدنهشون باقی میمونه.
گوشی، ماشین، میز و صندلی و یخچال و… همه طبق برنامه ازپیشتعیینشده به وجود اومدند. این وسایل ما رو محاصره کردند و مدام به ما این توهمو میدن که باید همه چیز طبق طرح ذهنی باشه و ماندگار بمونه.
حتی خصوصیترین جنبههای زندگیمون؛ خلوتها، رابطه جنسی، لحظات احساسی رو میخوایم طبق الگوهای ثابت و منظم پیش ببریم. به همین دلیل دوست داریم درباره این جنبههای خصوصی هم آموزش ببینیم و طبق اصول عمومی رفتار کنیم.
روزگاری فردی چیزی خاص در باطن داشت، امروز اما هرچقدر درون افراد رو بکاویم امر خاص و متفاوت پیدا نمیکنیم. همهچیز تکراری و همگانی و ازپیشتعیینشده.
اینگونه وقتی فرد در خودش خصلتی خاص و متفاوت نمیبینه دچار انفعال و واکنشگری نسبت به شرایط بیرونی میشه. مثلا حتی وقتی به دنبال نو شدن است باز به رسانه و بازاری روی میاره که برای جلب توجه عمومی، به وجود اومده. یعنی خود فرد هیچ تلاشی برای خلاقیت نمیکنه.
بارزترین نمونه تلاش برای نو شدن اما بدون خلاقیت، پیروی از مده. با پیروی از مد فرد به صورتمتناقضی تلاش میکنه با مثل دیگران شدن، نو و خاص باشه.
این موارد نشون میده بهتره تا جایی که میتونیم ذهنگرایی رو کنار بذاریم و به تجربه و خلاقیت مجال بدیم. سعی کنیم در موقعیتهای جدید و راههای نرفته قرار بگیریم تا اندیشهمون ملزم به نوآوری بشه و به حافظه رجوع نکنه.
یادمون باشه ما فقط یک بار فرصت زیستن داریم پس بهتره طبق الگوهای ازپیشمشخص یا عمومی که در ذهن داریم، زندگی نکنیم.
به قول نیچه
“هزار گذرگاه هست هنوز گام نخورده. هزار گونه تندرستی و جزایر پنهان زندگی. انسان و زمین هنوز به آخر نرسیده و کشف نشده. برخیزید و گوش فرادارید ای تنهایان؛ از جانب آینده بادهایی وزان است با بال زدنهای پنهان، و گوشهای تیز را مژدههاست”
#زیست_نو
#پست_مدرنیسم
الان ببینید
اطلاعات اپیزود
-
عنوان در نقد ذهن گرایی
-
اپیزود شماره 9
-
گوینده آتریسا علوی
-
نویسنده جناب آقای سروش شعبانی
-
خرداد 7, 1404 خرداد 7, 1404
-
مدت زمان 9:21