Episode 11
از جانِ بدنِ خود چه میخواهیم؟

توضیحات اپیزود
اپیزود شماره 11
شناخت و رفتار انسان در نسبت با بدنش در روزگار ما به مسئلهای مهم تبدیل شده.
به این دلیل که روزبهروز به جمعیتِ افرادی که با عمل جراحی و تتو و رژیم غذایی و دارویی و ورزش بدنشونو تغییر میدن، اضافه میشه.
باید دید در بنیادِ میل به تغییر بدن، چه باورهایی درباره بدن نهفته.
مالکیت، آزادی و زیبایی سه مفهومی هستند که با میل به تغییر بدن ارتباط دارن و باورها رو میسازن.
در این پادکست سعی میکنم با رویکرد جامعهشناسانه ارتباط بدن با این سه مفهوم، اونها رو مورد نقد و بررسی قرار بدم.
با رادیولوگ همراه باشید.
الان بشنوید
متن کامل اپیزود
از جان بدن خود چه میخواهیم؟
نویسنده: سروش شعبانی
شناخت و رفتار انسان در نسبت با بدنش در روزگار ما به مسئلهای مهم تبدیل شده. به این دلیل که روزبهروز به جمعیتِ افرادی که با عمل جراحی و تتو و رژیم غذایی و دارویی و ورزش بدنشونو تغییر میدن، اضافه میشه.
باید دید در بنیادِ میل به تغییر بدن، چه باورهایی درباره بدن نهفته.
مالکیت، آزادی و زیبایی سه مفهومی هستند که با میل به تغییر بدن ارتباط دارن و باورها رو میسازن.
در این پادکست سعی میکنم با رویکرد جامعهشناسانه ارتباط بدن با این سه مفهوم، اونها رو مورد نقد و بررسی قرار بدم.
با رادیولوگ همراه باشید
نخست به مالکیت میپردازم
تغییر دادن بدن بیش از هرچیز مستلزم اینه که فرد خودشو مالک بدنش بدونه. مدام هم میشنویم این جمله رایج رو که “بدنمه اختیارشو دارم”
اما اگر نیک بنگریم ادعای مالکیت بر بدن خالی از اشکال نیست. نخست به این دلیل که مالکیت در مواردی غیر ازین، بر مبنای جدایی مالک از مملوکه. درحالی که ما به عنوان سوژه تجربهگر و شناسنده، از بدنمون جدا نیستیم و تغییر بدن ارتباط مستقیم با سلامتی روانی و جسمانی داره و ممکنه زندگی ما رو به خطر بندازه و ما رو در وضعیت غیرقابلجبران قرار بده.
دوم اینکه مالک، کنترل و تسلط کامل بر مملوک خود داره. اما نسبتِ ما با بدن خود اینگونه نیست بلکه کاملا برعکس، ما تحت کنترل بدن خود هستیم یعنی نیازهای بدن، ما رو به تلاش منظم وامیداره.
چگونه میتونیم مالک بدنی که کاملا بر ما تسلط داره، باشیم؟
باید یک بازنگری در این باور انجام بدیم.
آزادی مفهوم دیگریه که با تغییر بدن پیوند داره.
در حاکمیتهای استبدادی، معمولا بدنِ افراد جامعه تحت سرکوب و محدودیت قرار میگیره. در مقابلِ این سرکوب و محدودیتِ بدن، معترضان این بار بدن رو به عنوان مرجع آزادی طرح میکنند. مثلا اگر روابط جنسی آزاد در کشوری ممنوعه، معترضان با تکیه بر میل جنسی در انسان، آزادی رو باز تعریف میکنند. اینجا آزادی یعنی مجال دادن به امیالِ تن. یعنی ما هر چقدر بیشتر لذت تنانه رو تجربه کنیم آزادتریم.
در واقع بدن به میدان جنگِ استبداد و معترضان تبدیل میشه. در اوج این جنگ، معترضان از بدنِ بیخبر از همه جا، نمادِ آزادی میسازن.
وقتی سکس و مصرف مواد و تتو و… رو اجرا میکنن فکر میکنن مبارزِ راه آزادی هستن.
بدینگونه، سنخ جدیدی از کنترل بدن به وجود میاد. این بار بدن باید آزادی رو به نمایش دربیاره. بدن باید به دیکتاتور نشون بده که فرد آزادی میخواد.
درحالی که بدن هیچ نسبتی با آزادی نداره. آزادی اساسا امر اجتماعی و مستلزم انتخاب و مسئولیته. درحالی که بدن ما طبق قوانین طبیعی کار میکنه.
در واقع اگر بدن رو مرجع دفاع از آزادی قرار بدیم، هم به بدن آسیب میزنیم هم در فهم درست آزادی به خطا میریم.
به جای اینکه با فعالیت مدنی و مسئولیتپذیری و گفتگو، در راه آزادی تلاش کنیم، از بدنمون ابزاری میسازیم که به صورت غیرمستقیم تفکر ما رو نشون بده.
اما باید بدونیم اینگونه هیچگاه تحولات مثبتی رقم نمیخوره. بلکه تنها یک سری آزادیهای فردی سطحی و محدود آن هم با ترس و پروای همیشگی مجال پیدا میکنن.
رویکرد رایج دیگر در تغییر بدن، پیوند بدن و زیبایی است.
میل وسواسآمیز انسان به زیبا بودن، در روزگار ما و پیشرفت پزشکی، گریبان بدن رو هم گرفته.
یعنی بدن به مادهای خام تبدیل شده که میشه طبق الگوهای زیبایی رایج، تغییرش داد. مانند یک تیکه گوشت و استخون و چربی.
در این نگرش، بدن طبیعی انسان ممکنه بخشهای زایدی داشته باشه که باید از شرشون خلاص شد. انگار چربی، استخوان و غضروف بینی و… هیچگاه نباید به وجود میومدند. چون نه به درد کاری میخورند نه انسانو زیبا نشون میدن.
باید پرسید چگونه انسان میتونه چنین نگاهی به بدنش داشته باشه؟ بدنی که به عنوان ارگانیسم منسجم، تکامل پیدا کرده تا حافظ سلامتی خودش باشه.
یک پاسخ اینه که:
در این نگاه، بدن تبدیل به پیکره خیالی میشه. پیکرهای که میشه در ذهن آنطور که دلمون میخواد تغییرش بدیم. اینگونه انسان به عنوان سوژهی تجربهگر و شناسا، در مقابل بدن قرار میگیره. در واقع چون ما بدنمون رو خیالی میبینیم میتونیم خودمونو ازش جدا کنیم. وگرنه بدن محسوسِ ما، بدنی که مدام داره آگاهی و احساس ما رو میسازه، به هیچ وجه نمیتونه از ما جدا باشه. این یک بدن ارگانیک و درهمتنیده است که جدا کردن هر قسمتش، رو کل ارگانیسم تاثیر داره.
پاسخ دیگر، بیزنسهای پردرآمدی است که به زیباسازی بدن مربوطن
تبلیغات و مدلینگ با ایجاد حس زیبایی و نقص و زشتی در مخاطب باعث میشه بدن به عنوان مجموعهای از عناصر زشت و زیبا و معمولی، به چشم بیاد. مثلا دماغ و دهن و کمر و عرض شانه افراد خیلی راحت ناقص و کامل خونده میشن. بدون اینکه هیچ مبنای علمی برای این قضاوت وجود داشته باشه.
بنابراین بدن ما نسبتی با مالکیت و آزادی و زیبایی نداره بلکه این ما هستیم که این مفاهیم حقوقی، سیاسی و هنری رو به بدن منسوب میکنیم و اینگونه بدن رو به دلخواهمون تغییر میدیم.
امیدوارم ازین به بعد با آگاهی و تفکر عمیقتر درباره بدنمون بیاندیشیم و سلامتیشو در اولویت قرار بدیم.
الان ببینید
اطلاعات اپیزود
-
عنوان از جانِ بدنِ خود چه میخواهیم؟
-
اپیزود شماره 11
-
گوینده بیتا فضلعلی زاده
-
نویسنده جناب آقای سروش شعبانی
-
خرداد 9, 1404 خرداد 9, 1404
-
مدت زمان 10:36